
بنام اهورا که هرچه دارم از اوست
اواخر پاییز رو میگذرونیم و هوا مثله قبل
هوای من تغیر کرده کمی
ولی خوب خوبیش اینکه تو با منی
شاید این اخرین پاییزی باشه که میبینم
شاید هنوزم از دست روزگار دلگیرم
ولی این رو میدونم که زمستون من ابدیه
همیشه درونم سرده
خودم رو گول میزنم و میگم نه اینکه مرده
من سردم سرد تر از سنگ قبر
گرمایی تورو میخوام مادر
تکیه گاهی تورو میخوام پدر
محبت تورو میخوام و بس
خدا من میخوام به خانواده به خودم باز گردم
خسته شدم خیلی زیاد
از این زمستون ابدی
من اگه نتونم کی میتونه این شرایط لعنتی رو عوض کنه
من عوضش میکنم باور کن عوضش میکنم !!!
یاور همیشه مومن فریاد میزنه :
تو به فکره جنگله اهن و اسمون خراش
من به فکره یه اتاق اندازه ی تو واسه خواب
تن من خاک منه ساقه ی گندم تن تو
تن ما تشنه ترین تشنه ی یک قطره ی اب
بوی گندم ماله من هرچی که دارم ماله تو
یه وجب خاک ماله من هرچی میکارم ماله تو
نظرات شما عزیزان:
:: برچسبها: (زمستان ابدی),
